ترجمه مقاله

مسعار

لغت‌نامه دهخدا

مسعار. [ م ِ ] (ع اِ) فروزینه ٔ آتش و آتش کاو. (منتهی الارب ). وسیله ٔ روشن کردن و شعله ور ساختن و سوزانیدن آتش . (از اقرب الموارد). تنورشور. تنورآشور. مسعر. ج ، مَساعیر. (آنندراج ). || برانگیزنده ٔ حرب . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله