ترجمه مقاله

مسند

لغت‌نامه دهخدا

مسند. [ م ُ س َن ْ ن َ ] (ع ص ) پوشانیده شده از چادر و لباس «سَنَد». (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بر یکدیگر نهاده . (یادداشت مرحوم دهخدا). || بر دیوار فروکرده . (یادداشت مرحوم دهخدا). || برافراشته شده . (یادداشت مرحوم دهخدا). || منظم :
وآن هنر بی عدد که هست بدو در
هست چنان گوهری که هست مسند.

منوچهری (دیوان ص 425).


ترجمه مقاله