ترجمه مقاله

مسود

لغت‌نامه دهخدا

مسود. [ م ُ س َوْ وِ ] (ع ص ) اختیارکننده و برگزیننده ٔ مهتر برای قوم . || آن که سیاه میکند و با سیاهی نشان میکند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سیاه کننده . || آن که با سیاهی دوات می نویسد. (ناظم الاطباء). نویسنده .
- مسود اوراق ؛ نویسنده ٔ ورق ها. (ناظم الاطباء).
- || سوادکننده از اوراق . رونوشت بردارنده . کپیه کننده از اوراق .
ترجمه مقاله