ترجمه مقاله

مشارة

لغت‌نامه دهخدا

مشارة. [ م َ رَ] (ع اِ) کرد زمین کشت . (منتهی الارب ) (از آنندراج ).کرد زمین . (مهذب الاسماء). اقرب الموارد در ذیل «م ش ر» آرد: کَردَة که در «ش و ر» بیان شد و ابن درید گوید: عربی صحیح نیست و در «ش و ر» آرد: یک کرد زمین زراعت یعنی جائی که در آن کشت و زرع کنند و اندازه ٔ آن یک جریب باشد. ج ، مَشاور، مشائر. || اخذت الخیل مشارتها؛ ای سمنت و حسنت . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله