ترجمه مقاله

مشربی

لغت‌نامه دهخدا

مشربی .[ م َ رَ ] (اِخ ) مولانا مشربی . از قم است و به اتوکشی شهرت داشت . در اوایل به کسب خود روزگار میگذرانید،ولی عاقبت از آن دلگیر شده شاعری اختیار کرد. شخصی نامراد است . طبع شعرش چنان بود که ذیلاً ذکر میشود:
سر تا به قدم سوخته ٔ آتش عشقیم
پروانه ٔ پرسوخته را رتبه ٔ ما نیست .
نخواهد رفت ذوق غمزه ٔ خونریزت از جانم
فریب عشوه ات گر صد رهم عمر ابد بخشد.
مشکل که فلک کینه ٔ دیرینه نخواهد
امروز که او را چو تو بیدادگری هست .

(از مجمع الخواص ص 241).


ترجمه مقاله