ترجمه مقاله

مشعشع

لغت‌نامه دهخدا

مشعشع. [ م ُ ش َ ش َ ] (ع ص ) روشن . (آنندراج ) (غیاث ). رخشان . درخشان . درخشنده . درفشنده . پاک و روشن ، که کثیف نباشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ظل مشعشع ؛ که کثیف نباشد. (از اقرب الموارد).
|| شراب به آب آمیخته . (غیاث ) (آنندراج ) (دهار) (ناظم الاطباء). می به آب آمیخته . (دهار). || سایه ٔ پراکنده ٔ تنک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله