ترجمه مقاله

مشفوه

لغت‌نامه دهخدا

مشفوه . [ م َ ] (ع ص ) آنکه ازوی به الحاح سؤال کرده باشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه از وی سؤال بسیار کنند. (مهذب الاسماء). || ماء مشفوه و طعام مشفوه ، آب و طعامی که بر آن کثرت نوشندگان و کثرت خورندگان باشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آبی که مردم بسیار برای آشامیدن بر او گرد آیند. (یادداشت دهخدا).
ترجمه مقاله