ترجمه مقاله

مشوش

لغت‌نامه دهخدا

مشوش . [ م َ ] (ع اِ) (از «م ش ش ») دستارچه ٔ دست . (منتهی الارب ). دستمال و هر چیزی که بدان دست را پاک کنند. (ناظم الاطباء). دستار خوان . (مهذب الأسماء). دستمال و آنچه بدان دست را پاک کنند از مندیل و مانند آن و یقول : اعطنی مشوشا امش به یدی ، و اراده ٔ مندیل یا چیز کنند که دست را بدان مالند. (از اقرب الموارد). دستمال . دستارچه . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله