ترجمه مقاله

مشکل

لغت‌نامه دهخدا

مشکل . [ م ُ ش َک ْ ک َ ] (ع ص ) صورت بسته و پیکرگرفته . (ناظم الاطباء). شکل پذیرفته . صورت بسته . پیکرگرفته . (فرهنگ فارسی معین ): آنگاه گویم هر که مر یک جوهر را به شکلهای مختلف مشکل بیند. (جامعالحکمتین ناصرخسرو از فرهنگ فارسی معین ). || مرتب شده . || خوشگل و خوشنما و زیبا. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله