ترجمه مقاله

مشکمالی

لغت‌نامه دهخدا

مشکمالی . [ م ُ ] (اِخ ) نام لحنی است از مصنفات باربد. (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). نام لحن بیست و چهارم است از سی لحن باربد. (برهان ) (ناظم الاطباء). لحنی است از سی لحن باربد. (فرهنگ رشیدی ).نام لحنی از موسیقی . (یادداشت مؤلف ). در صورت الحان باربدی که نظامی گنجوی در خسرو و شیرین آورده نام لحن سیزدهم است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
چوبر مشکویه کردی مشک مالی
همه مشکو شدی پر مشک حالی .

نظامی (از یادداشت مؤلف ).


ترجمه مقاله