ترجمه مقاله

مشک نقاب

لغت‌نامه دهخدا

مشک نقاب . [ م ُ / م ِ ن ِ ] (ص مرکب ) زنی که روی خود را از نقاب سیاه پوشانیده باشد. (ناظم الاطباء). || مشک فشان . از اسمای معشوق است . (آنندراج ) :
نماز شام که در شب نقاب بست بمشک
رسید نزد من آن ماه روی مشک نقاب .

امیر معزی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله