ترجمه مقاله

مشیوحاء

لغت‌نامه دهخدا

مشیوحاء. [ م َش ْ ] (ع اِ) زمینی که گیاه شیح رویاند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مشیوحی (بالقصر و المد). آنجا که گیاه شیح روید. (از اقرب الموارد). و رجوع به مشیوحی شود. || کار سخت که در آن مبادرت نمایند. یقال : هم فی مشیوحاء مِن امرهم ؛ ایشان در کاری هستند که در آن مبادرت میکنند و با هم آمیخته . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله