ترجمه مقاله

مصانعت

لغت‌نامه دهخدا

مصانعت . [ م ُ ن َ / ن ِ ع َ ] (از ع ، مص ) مصانعة. نیک فراگرفتن . رجوع به مصانعة شود. || (اِمص ) ممالثة. (منتهی الارب ). مداهنه . ملاعبه . خوش رفتاری . نرمی . ملایمت و ملاطفت . (یادداشت مؤلف ) : با من به تلطف درآمدند و طریق مخادعت و مصانعت پیش گرفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 328).
ترجمه مقاله