ترجمه مقاله

مصیوف

لغت‌نامه دهخدا

مصیوف . [ م َص ْ ] (ع ص ) باران تابستانی رسیده شده . مصیف . مصیفة. مصیوفة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جای تابستانی : مکان مصیوف ؛ مصیف . مصیوفة. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله