ترجمه مقاله

مطعام

لغت‌نامه دهخدا

مطعام . [ م ِ ] (ع ص ) بسیار خوراننده . بسیار طعام دهنده . مرد بسیارمهمانی و بسیارمهمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آن که طعام بسیار خورد. (مهذب الاسماء). آن که طعام بسیار دهد. (دهار). سفره دار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله