ترجمه مقاله

مطملة

لغت‌نامه دهخدا

مطملة. [ م ِ م َ ل َ ] (ع اِ) نغروچ . نان بازکن که به هندی بیان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چوبه ٔ نان پختن . (مهذب الاسماء) شوبق و آن چیزی است که نان را بدان پهن کنند. (از اقرب الموارد). نفروج و وردنه . (ناظم الاطباء). و رجوع به وردنه و شوبق شود.
ترجمه مقاله