ترجمه مقاله

مطمور

لغت‌نامه دهخدا

مطمور. [ م َ ] (ع ص ) غله ٔ ذخیره شده . || گرفتار درد دندان . (ناظم الاطباء). || آماهیده . آماسیده . ورم کرده (خستگی ). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به طمر در همین لغت نامه شود.
ترجمه مقاله