ترجمه مقاله

مظفر

لغت‌نامه دهخدا

مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) ابن علی که بعدها به امیر عصامی شهرت یافت . مردی عاقل و زیرک بود و در دوران عمران بن شاهین مؤسس امارة بطیحه (بین واسط و بصره ) نشو و نما یافت . عمران وی را حاجب خود قرار داد که درآن عهد حاجب همانند وزیر در این روزگار است . چون امور بطیحه به محمد پسر عمران رسید. مظفربن علی راضی نبود. پس اکابر سپاه را جمع کرد و بر قتل محمد اتفاق کردند و او را در سال 373 هَ . ق . بقتل رساندند و اباالمعالی بن حسین بن عمران را بجای وی نشاندند؛ ولی طولی نکشید که مظفر او را عزل کرد و حکومت بطیحه را دراختیار خود گرفت . وی در زمان خود با مردم در نهایت خوبی رفتار می کرد و مورد حمایت آل بویه بود. وی در سال 376 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ج 3 ص 1049).
ترجمه مقاله