ترجمه مقاله

معادات

لغت‌نامه دهخدا

معادات . [ م ُ ] (ازع ، اِمص ) عداوت کردن و با کسی دشمنی کردن . (غیاث ) (آنندراج ). عداوت و دشمنی با یکدیگر. (ناظم الاطباء) : و بدان که اصل خلقت ما بر معادات بوده است و از مرور روزگار مایه گرفته است . (کلیله و دمنه چ مینوی ص 279). شاپور مطل و مدافعت پیش نهاد و بدان سبب موالات و مصافات ، منافرت و معادات گشت . (جهانگشای جوینی ). و رجوع به معاداة شود.
ترجمه مقاله