ترجمه مقاله

معارکة

لغت‌نامه دهخدا

معارکة.[ م ُ رَ ک َ ] (ع مص ) قتال . عِراک . (تاج المصادر بیهقی ). یکدیگر را مالیدن به جنگ . (المصادر زوزنی ). کارزار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کارزار کردن و جنگ نمودن . عِراک . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله