ترجمه مقاله

معاهد

لغت‌نامه دهخدا

معاهد. [ م َ هَِ ] (ع اِ) ج ِ مَعهَد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ معهد به معنی منزلی که همیشه به وی بازگردند از هر کجا که رفته باشند. (آنندراج ). و رجوع به معهد شود. || محضرهای مردمان . (از ناظم الاطباء). مجالس . انجمنها : گفت من هرگز ترا ندیده ام و نشناخته و با تو در معاهد و مشاهد ننشسته این شهادت زور بر من روا می داری . (مرزبان نامه ص 271).
ترجمه مقاله