ترجمه مقاله

معاینة

لغت‌نامه دهخدا

معاینة. [ م ُ ی َ ن َ ] (ع مص ) رویاروی چیزی را دیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادرزوزنی ). دیدن به چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به چشم دیدن . عِیان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به معاینه شود.
- امثال :
لیس الخبر کلمعاینة. (حدیث ).
|| برادر مادر و پدری بودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ بعد شود. || (اِمص ) برادری از پدر و مادر و گویند: بینهم معاینة؛ ای اخوة من اب و ام . (ناظم الاطباء). برادری میان اعیان یعنی برادری از پدر و مادر. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله