ترجمه مقاله

معتقد

لغت‌نامه دهخدا

معتقد. [ م ُ ت َ ق َ ] (ع اِ) آنچه بدان اعتقاد داشته باشند. مورد اعتقاد. عقیده . ج ، معتقدات . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و معلوم گشت که سخن ایشان فاسد است و معتقد ایشان باطل . (کشف الاسرار ج 2 ص 537). از اصول و فروع معتقد ایشان استکشافی کنم . (کلیله و دمنه ). شمه ای از آنچه در کتابهای ایشان مسطور است از معتقد و مذهب ایشان ... نوشته شد. (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 39).
ترجمه مقاله