ترجمه مقاله

معجال

لغت‌نامه دهخدا

معجال . [ م ِ ] (ع ص ) ناقه ای که قبل از تمام شدن سال بچه آرد که زنده ماند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبستنی که پیش از موعد وضع حمل کند. (از اقرب الموارد). || ناقه که چون پا در رکاب نهند بجهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله