ترجمه مقاله

معزاز

لغت‌نامه دهخدا

معزاز. [ م ِ ] (ع ص ) رجل معزازالمرض ؛ مرد شدید المرض . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مردی که بیماری او سخت و شدید باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله