ترجمه مقاله

معشبة

لغت‌نامه دهخدا

معشبة. [ م ُ ش ِ ب َ ] (ع ص ) گیاهستان . (مهذب الاسماء): ارض معشبة؛ زمین بین العشابة. (منتهی الارب ). زمین گیاهناک . (آنندراج ) (از المنجد). جایی که گیاه آن فراوان باشد. معشب . و گویند ارض معشبة و مکان معشب . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله