ترجمه مقاله

معصب

لغت‌نامه دهخدا

معصب . [ م ُ ع َص ْ ص َ ] (ع ص ) لاغرشکم از گرسنگی . || تنگدست شده و مفلس گشته از خشکسالی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله