ترجمه مقاله

معضلات

لغت‌نامه دهخدا

معضلات . [ م ُ ض ِ ] (ع اِ) مسائل مشکل . (منتهی الارب ). مشکلات . (آنندراج ) (غیاث ). کارهای دشوارو مسائل مشکل . (ناظم الاطباء). ج ِ معضلة. مسائل دشوار و فرو بسته که به طریق حل آن راه نتوان یافت . (از اقرب الموارد) : ما جمله ٔ برادران و پسران فرمان نافذ را ممتثل ایستاده و کفایت مهمات و دفع معضلات را چشم و گوش نهاده . (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 157). || سختیها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شداید: نزلت بهم المعضلات . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله