ترجمه مقاله

معقر

لغت‌نامه دهخدا

معقر. [ م َ ق َ ] (اِخ ) رودباری است به یمن . از آن است احمدبن محمدبن جعفر استاد مسلم . (منتهی الارب ). رودباری است در یمن . (ناظم الاطباء). وادیی است در یمن در نزدیکی زیبد. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله