ترجمه مقاله

معلط

لغت‌نامه دهخدا

معلط. [ م ُ ع َل ْ ل َ ] (ع ص ) مرد استواراندام توانا بر سفر. مقلوب عَمَلَّط. (منتهی الارب ). تنومند و زوردار و توانا و استوار. (ناظم الاطباء). مرد درشت اندام ، مقلوب عملط. (از اقرب الموارد). || مرد پلیدطبع زیرک تیزفهم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ناپاک و پلید و بدکار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله