ترجمه مقاله

معلم

لغت‌نامه دهخدا

معلم . [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) آگاه کننده . (مهذب الاسماء) : بیشتر ایلچیان به نزدیک پادشاه زادگان از برادران و برادرزادگان قاآن روان کرد معلم از احوال و وقوع حادثه . (جهانگشای جوینی ). و رجوع به اعلام شود. || آنکه نشان می کند جامه را به نشان مخصوصی . (ناظم الاطباء). و رجوع به اعلام شود. || مشهور در مردانگی و دلیری در کارزار. (ناظم الاطباء). و رجوع به مُعلَم شود.
ترجمه مقاله