ترجمه مقاله

معمع

لغت‌نامه دهخدا

معمع. [ م َ م َ ] (اِ صوت ) آوازه بره آنگاه که مادر را طلبد یا آواز گوسفند که تنها مانده است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعبع.
ترجمه مقاله