ترجمه مقاله

معو

لغت‌نامه دهخدا

معو. [ م َع ْوْ ] (ع اِ) رطب رسیده یا غوره ای که به رطب شدن رسیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شکاف لب زیرین شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله