ترجمه مقاله

مغاص

لغت‌نامه دهخدا

مغاص . [ م َ ](ع اِ) جای فروشدن در آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
- مغاص اللؤلؤ ؛ آنجای از دریا که برای صید مروارید فروشوند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).
|| بالای ساق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). بالای ساق . ج ، مغاوص . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله