ترجمه مقاله

مغاضنة

لغت‌نامه دهخدا

مغاضنة. [ م ُ ض َ ن َ] (ع مص ) چشم فروخوابانیدن و شکنهای چشم نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چشمک زدن . (از اقرب الموارد). غاضن عینه مغاضنة؛ نمود شکنهای چشم خود را و چشمک زد. (ناظم الاطباء). || عشقبازی کردن با زنی به چشمک زدن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله