ترجمه مقاله

مغامسة

لغت‌نامه دهخدا

مغامسة. [ م ُ م َ س َ ] (ع مص ) یکدیگر را به آب فروبردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خویشتن را در میان حرب انداختن . (تاج المصادر بیهقی ). در میان حرب افکندن خود را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خود را در میان جنگ افکندن و ناگهان درآمدن در جنگ . (ناظم الاطباء). خود را در میان جنگ یا امر مکروه افکندن . (از اقرب الموارد). || شتاب کردن در کار خود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله