ترجمه مقاله

مغلولاً

لغت‌نامه دهخدا

مغلولاً. [ م َ لَن ْ ] (ع ق ) غل برنهاده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به حال مغلول . به وضع غل بر گردن و دست و پای افکنده :آنان را مغلولاً از زندان به پای چوبه ٔ دار بردند.
ترجمه مقاله