مغموزلغتنامه دهخدامغموز.[ م َ ] (ع ص ) تهمت کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). متهم و معیوب . (غیاث ). متهم . (اقرب الموارد). متهم به عیبی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).