ترجمه مقاله

مغیر

لغت‌نامه دهخدا

مغیر. [ م ُ ] (ع ص ) جیش مغیر؛ لشکر غارت کننده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). غارت کننده . (غیاث ) :
که حرم با هرچه دارم گو بگیر
تا نگیرد حاصل من هر مغیر.

مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 402).


این جوان زین جرم ضال است و مغیر
کو مرا بگرفت تو او رامگیر.

مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 402).


|| شتاب کننده . (غیاث ). و رجوع به اغارة شود.
ترجمه مقاله