ترجمه مقاله

مغیریه

لغت‌نامه دهخدا

مغیریه . [ م ُ ری ی َ ] (اِخ ) فرقه ای باشند از غلات شیعه که اصحاب مغیرةبن سعیدند. (از الانساب سمعانی ). یاران مغیرةبن سعید عجلی هستند و گویند حق تعالی جسم است بر صورت انسان و بر سرش تاجی است از نور و قلب او سرچشمه ٔ حکمت است . (از تعریفات جرجانی ). از فرق غلات که بعد از امام زین العابدین و امام محمد باقر، مغیرةبن سعید عجلی را امام می پنداشتند و انتظار ظهور محمدبن عبداﷲبن حسن بن امام حسن را به عنوان مهدی داشتند. مغیرة در آخر کار ادعای نبوت کرد و خالدبن عبداﷲ قسری او را کشت . (خاندان نوبختی ص 264). اصحاب مغیرةبن سعید، ملقب به ابتر کثیرالنواء، و آنان را ابتریه نیز گویند و آنان فرقه ای از فرق پنجگانه ٔزیدیه باشند. (بیان الادیان ). فرقه ای از مشبهه ، منسوب به مغیرةبن سعید عجلی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). اصحاب مغیرةبن سعد عجلی اند که گویند خدای جسم است بر صورتی از مرد، از نور و بر سر او تاجی است از نور، و قلب او منبع حکمت است و موقعی که بر آن شد که جهان را آفریند، به اسم اعظم سخن گفت . (از کشاف اصطلاحات الفنون از فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی ). و رجوع به مغیرةبن سعید و کشاف اصطلاحات الفنون و خاندان نوبختی و ترجمه ٔ فارسی الفرق بین الفرق صص 49-50 شود.
ترجمه مقاله