ترجمه مقاله

مفرط

لغت‌نامه دهخدا

مفرط. [ م ُ رَ ] (ع ص )فراموش کرده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). فراموش کرده شده . ترک شده و گذاشته شده . (ازناظم الاطباء). || اول و از پیش گذشته شده و منه قوله تعالی : و أنهم مفرطون ؛ ای منسیون مترکون فی النار او مقدمون معجلون الیها. (منتهی الارب ). از پیش فرستاده شده و شتابی شده . ج ، مفرطون . (ناظم الاطباء). || غدیر مفرط؛ حوض پر. (منتهی الارب ) (از آنندراج )(از اقرب الموارد). حوض پر از آب . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله