ترجمه مقاله

مفلی

لغت‌نامه دهخدا

مفلی . [ م ُ ] (ع ص ) فرس ٌ مُفل ؛ اسبی با کره . (مهذب الاسماء). اسب ماده ٔ با بچه ٔ از شیر باز کرده . مفلیة. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله