ترجمه مقاله

مقاتل

لغت‌نامه دهخدا

مقاتل .[ م ُ ت ِ ] (ع ص ) مقاتله و کارزار کننده . (غیاث ) (آنندراج ). با هم کارزارکننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به مقاتله ٔ شود. || جنگجو.سپاهی . مبارز و خونریز. (از ناظم الاطباء) : از غفلت و تفریط او (امین خلیفه ٔ عباسی ) حکایت کنند که علی بن عیسی بن ماهان را با پنجاه هزار سوار مقاتل ... از بغداد به خراسان روانه کرد. (تجارب السلف ).
ترجمه مقاله