ترجمه مقاله

مقارب

لغت‌نامه دهخدا

مقارب . [ م ُ رِ ] (ع ص ) هر چیز میانه در جید و هیچکاره ، گویند: شی ٔ مقارب و دین مقارب ؛ ای متوسط. (منتهی الارب ). هر چیز میانه در خوبی و بدی . || هر چیز ارزان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه میانه روی کند در کارها. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || ثوب مقارب ؛ جامه ٔ غیرجید. || نزدیک . (ناظم الاطباء) :
چون ماو شما مقارب یکدگریم
به زآن نبود که پرده ٔ هم ندریم .

سعدی (کلیات چ مصفا ص 847).


ترجمه مقاله