ترجمه مقاله

مقاولات

لغت‌نامه دهخدا

مقاولات . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ مقاولة. گفت و شنودها. گفتگوها : بعداز مقاولات بسیار اتفاق بر آن افتاد که هرات فایق راباشد و نیشابور و قیادت جیوش ابوعلی را. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 108). و رجوع به مقاولة شود.
ترجمه مقاله