ترجمه مقاله

مقبول القولی

لغت‌نامه دهخدا

مقبول القولی . [ م َ لُل ْ ق َ ] (حامص مرکب ) مقبول القول بودن . حالت و چگونگی مقبول القول : در سبزوار نه سید اجل همیشه ازوالی و شحنه و قاضی و ائمه محترمتر بوده است و در نشست و برخاست و فرمانروایی و مقبول القولی از همه زیادت تر. (کتاب النقض ص 435). و رجوع به مقبول القول شود.
ترجمه مقاله