ترجمه مقاله

مقراضی

لغت‌نامه دهخدا

مقراضی . [ م ِ ] (حامص ) چون مقراض بودن . حالت و چگونگی مقراض . برندگی . قاطعیت :
چو سوزن ، سنان سینه را دوخته
ز مقراضه مقراضی آموخته .

نظامی .


ترجمه مقاله