ترجمه مقاله

مقل

لغت‌نامه دهخدا

مقل . [ م ُ ق َ ] (ع اِ) ج ِ مُقلة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) :
به آب دولت تو رنگ داده باد وجوه
به خاک درگه تو سرمه کرده باد مقل .

مسعودسعد.


و رجوع به مقلة شود.
ترجمه مقاله