ترجمه مقاله

مقوال

لغت‌نامه دهخدا

مقوال . [ م ِق ْ ] (ع ص ) مرد بسیارگوی . (دهار). نیکوسخن یا تیززبان بسیارگوی . مذکر و مؤنث در آن یکسان است و گویند رجل مقوال و امراءة مقوال . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). خوش بیان و گشاده زبان : امراءة مقوال و مقول ؛ زن نیکوسخن و گویند زن زبان آور بسیارگوی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله