ترجمه مقاله

مقوقس

لغت‌نامه دهخدا

مقوقس . [ م ُ ق َ ق ِ ] (ع اِ) مرغی است طوقدار که طوقش سیاه سپیدی مایل باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام مرغی شبیه به کبوتر که در گردن طوق سیاه و سپیدی دارد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || لقب هر پادشاه مصر و اسکندریه و لقب پادشاه هند. مروی است از ابن عباس و غالب که غلط باشد.(منتهی الارب ). لقبی است برای هر پادشاه مصر و اسکندریه و بزرگ هند. (از اقرب الموارد). لقب هرکه پادشاه اسکندریه باشد. (غیاث ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله